- با خاله سارا راجع به اون موضوع صحبت کردم. گفت به خودت هم گفته که مشکل تا چند روز دیگه حل میشه...
- اش حالا با خودش میگه این دختره هرچی میشه میره میزاره کف دست خواهر زاده من.
- اون خودش می دونه من خودم اینکاره ام.
-بابا اینکاره...............
بیب بیب
-ببخشید انگاری قطع شد چی داشتی می گفتی؟
-هیچی گفتم که من گفتم اونجوری خاله سارا هم گفت اینجوری.همین دیگه.
-اششششششششششششششششششش.