- هرکی از راه رسیده واسه ما درس خون شده به این پیرزنه همکارت بگو تو دیگه واسه چی می خوای درس بخونی این آخر عمری...
- اشششششششششششش... مثل اینکه منم دارم واسه فوق می خونم پس منم پیرزنم؟
شب رو برگردون به اول زیر موسیقی بارونننننننننننننننننننننننننننن... واسه دوره کردن عشق...
تو مست می هستی و من مست حضور تو...
وقتی با یه دم مسیحایی تو اینجوری سرحال میشم دیگه چه حاجت به بوروفن و آنتی هیستامین و دیفن هیدرامین عزیزکم...
وقتی گرمای تنت دست هرچی گرمازا رو از پشت میبنده و من رو به برهنگی می کشونه ...
تو رو دارم یه داروخونه دوا دارم برای تمامی آلامم...
معجزه کن ای معجزه گر...
- می یام پیشت...
- فکرنکنم... نه نمی یایی...
- می یام تو از کجا مطمئنی؟ حادثه که خبر نمیکنه...
دوستت دارم ای حادثه ایی که بی خبر بر من حادث میشی...
- چه خبر از زانتیا؟
-خبری نیس...
- راستی شماره هم بهت داده؟
-نه بابا... پیشنهاد داد منم جواب رد دادم و گفتم ما فقط و فقط همکاریم...
- راسش من خودم چند وقتی تو نخ شما دوتا هستم...متوجه شدم تو سرویس تمام حواسش به تو اه...
- تقصیر منه؟
- اگه یادت باشه یه بار هم که با هم دیدمتون با اخم از کنارتون رد شدم...
- بله یادمه...
بهش میگم یکی از همکارا زانتیا خریده اما گفته به هیشکی نگو... خودش بعدن بهت میگه...
- حتی به من؟
- آخه نمیشه گفته نگو...
- از بچه های پ؟
- نه بابا همکارای خودمون... دست علی بده که نمیگی...
- دست علی همراهت...
- آقای ح
- می بینم که با آقای ح جور شدین.. رازاشو به تو میگه..
- نه جور نشدم فقط صندلیامون پیش همه... اصلن مگه تو خودت دوست سلام علیکی نداری؟ just friend?
- سلام علیک فقط از بالا باشه طوری نیس...
- خیالت راحت...
- اگه بشنوم ناراحت میشما...
- خب من بهش چی می گفتم؟ بهش می گفتم به من نگو؟
- نه باید می گفتی راز دل رو باید به دلبر بگی داداش...