یک عدد من با تو

چرت و پرت ، شِر و وِر ، زرت و پرت

یک عدد من با تو

چرت و پرت ، شِر و وِر ، زرت و پرت

دل گنده

بهش خبر ندادم که مرخصی هستم امروز... از دیروز تا حالا یه حالی هم از من نگرفت... امشب طاقت نیاوردم... تکست زدم: 

سلام زنده ایی؟ 

- چطوری ؟ کجایی؟ 

-مهمه مگه عزیز برادر؟ 

دیگه جوابم رو نداد.. دوباره تکست زدم؟ 

-ما که امروز نبودیم مگه کسی نگرانمون شد اصلن؟هیشکی ما رو دوست نداره جیگر... 

بی انصاف بازم جواب نداد... چطور ای بی وفا طاقت می یاریییییییییییییییییییییی؟

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ق.ظ http://sf22761.blogsky.com

به قول خواهرم به خودت رجوع کن!!
حتما حقته!

وقتی اینو میگه من میزنم زیر خنده. گفتم شاید تو هم بخندی دلت وا شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد