یک عدد من با تو

چرت و پرت ، شِر و وِر ، زرت و پرت

یک عدد من با تو

چرت و پرت ، شِر و وِر ، زرت و پرت

دستپاچه

داریم با هم فیلم می بینیم ساعت دو سه نصفه شب . از در و دیوار و سقف و کف هم راحت صدا میره بیرون... یهو صدای فیلم تو قسمتای حساس میره بالا و آخ و اوخ خونه رو بر میداره...

اون هول میکنه و لپ تاپ رو می زاره زیر لحاف و دست و پاشو گم کرده ولی بازم صدا قطع نمیشه که من یواش فلش رو می کشم بیرون و صدا قطع میشه و دیگه رو زمین ولو میشم از خنده...

چن دیقه می گذره موس لپ تاپ رو می یارم که کارش راحت تر بشه ... همین جوری موس رو گرفته و داره رو پد می چرخونه و متعجب از اینکه چرا موس کار نمی کنه دوباره ریسه میرم از خنده آخه آی کیو موس که به سیستم وصل نیست تو داری باهاش ور می ری...

دیگه تا دوساعت نمی تونم جلوی خنده ام رو بگیرم...

سگ آلمانی

-امروز عین سگ شده بودی از این آلمانی های شناسنامه و پدر مادر دار... می خواستم بیام پائین با شقایق خاردارجررت بدم...

-

- رفتی به این خانوم د گفتی به فلانی بگو خودش بیاد من بلد نیستم کارت رو راه بندازم؟ تو که چشم دیدن من رو نداشتی چرا می خواستی به زور من رو بکشونی پائین؟

-(تو دلم) آخه دلم واست قنچ می رفت...

حجم تنهایی

نمی دونم چرا نسبت بهت حسم مرده.

.

.

بهش میگم من خیالم راحته که اگه بزارمت کنار ،درد تنهایی نمی کشی. میگم خیالت راحت باشه منم بالاخره پدری و مادری و برادری دارم دیگه.

میگه پس می خوای به آغوش گرم خانواده برگردی.

میگم خب تو سرت شلوغه. از آلمان و امریکا و همه جا دور و برت هستند.

میگه اونا مهمون یه روز و دو روز هستند. تو همیشگی...

.

.

.

دوست داشتم یه روز دو روز بودم اما بیشتر از اینا  قدردان بودنم بودی... یه حرفایی رو نمیشه بهت زد. نمیشه گفت که من ازت انتظار بیشتری دارم. نمیشه گفت که تو قراره تنهاییهامو پر کنی. آخه تقصیر تو هم نیس که حجم تنهایی من اینقدر بزرگه و وقت تو برای من اینقدر محدود...

شوخی شوخی رابطه می میرد

-کجایی؟

-سر جام...

-ناراحت خانوم که میگن شمائی؟

- دایورت به شخم چپ که میگن مائیم. می خوام کات کنم جدی میگم.

-نه

-بله.برو به زندگیت برس منم برم پیش اونیکه قدر بدونه.دیگه هم ولخرجی نکن.

-بگو جون مهندس...

-اتفاقن مهندس نیس طرف. حالا خواهی دید که شوخی ندارم.

.

.

.

و من مطمئن بودم که حضور داری و به عمد در آفیس رو بستم و تو رو ندید انگاشتم...

اوضاع قاراش میشه

تکست می زنم: تو همه چی خسیس هستی می تونستی یه دیقه بیائی و کار رو راه بندازی.

-اینجا شلوغ بود.

-مهم نیس دیگه ما به خسیس بودنت شک نداریم. دیگه هم تکست نزن خرجت میره بالا...

.

.

شب تماس می گیره: به خدا به جون مامانم به جون پارمیسمون... نمیشد مدیرم اونجا بود...


 قطعش می کنم و تکست:


-این حرفا رو با یه اس ام اس 15 تومنی هم می تونستی همون صبح بهم بگی.ولخرجی نکنیا یه وقت...نیازی به قسم نیست. برو خوش باش.

- من با فلانی زود تر اومده بودم خونه.

-به من ربطی نداره این بهونه ها واسه فاطی تمبون نمیشه.من دیگه بریدم.

برای دومین اشتباهت در رابطه اهورایی ما

نمی دونی وقتی ازت دلگیرم چقدر بد میشم ... تو نمی دونی چقدر معده ام عصبی میشه... چقدر کم غذا میشم ... چقدر حرص می خورم... چقدر فشارم افت می کنه... چقدر به خودم و همه چی بد و بیراه میگم... چقدر اعصاب بقیه رو ندارم... تو اینا رو نمی دونی... تا حالا هم بهت نگفتم تا آخرشم نمی تونی بفهمی... تا وقتی که من قرص لازم بشم و ذره ذره تحلیل برم مثل اون سالهای سگی زندگیم...

فقط اینو بدون این جوریاست که فاصله ها زیاد میشه که یهو یه GAP بزرگ تالاپی شایدم شالاپی یا زارتی نه اصلن زرتی می افته وسط ME & YOU و دیگه تا END اش هم نمی تونی بفهمی که چی شد  و چرا شد... 

اصلن به درد امتحان پس دادن نمی خوری عزیزم... اصلن به مخیله ات هم نمی گنجه که این خواسته کوچیک در نظر من چه هوا بزرگه و اگر انجامش ندی از چشم و همه هیکلم افتادی... تو با دست خودت تیشه به ریشه این عشق می زنی... حالا برو تا قیوم قیومت هم بگرد نیست مثل من ...