- دیشب تا پائین ساختمون اومدم اما چون شارژ نداشتم و زنگ درو نمی دونستم برگشتم خونه...
- باور نمیکنم...
-هرچی منتظر شدم خودت زنگ بزنی نزدی ...
- من یه بار زنگ بزنم طرف جواب نده دیگه زنگ نمی زنم پیله نیستم...
تو چت
- نمی فهمی اون سی دیا مال کسی هستش؟
- خب چرا می زنی ؟ می یارم برات... با این قیافه اخموت...
- مگه تو قیافه من رو می بینی؟
- نه نمی بینم اما تصورش کار سختی نیس... نمی فهمی من باهات زندگی کردم؟
پس از تمام اضطراب عذاب و انتظار من
تو را نگاه می کنم که دیدنی ترین تویی
و از تو حرف می زنم که گفتنی ترین تویی
من از تو حرف می زنم شب عاشقانه می شود
تو را ادامه می دهم همین ترانه می شود
کاش به شهر خوب تو مرا همیشه راه بود
راه به تو رسیدنم همین پل نگاه بود
مرا ببر به خواب خود
که خسته ام از همه کس
که خواب و بیداری من
درد و شکنجه بود و بس!
سه تا سی دی فیلم پیش من داره امروز اومده بود آفیس دنبالشون
- ببخشید خانوم م اون سه تا سی دی آفیس و ویندوز رو آوردین
من (جلوی بقیه)
- نه شرمنده...
- جدی نیاوردین؟ کی می یارید؟
-هیچوقت... اگه خواستین براتون از روشون رایت میکنم...
- نه ببخشید آخه اونا مال کسی بودند...
-به همین خیال باشید...که برگردونمشون
اینم جبران اون یه سی دی که نیاوردی حالا بچرخ تا بچرخی...
بهش زنگ می زنم...میگه: خیلی قد قد می کردیا...
- نمیدم سی دی ها رو
- فردا که سیستمت بالا نیومد می فهمی...
-هههه پیرزن رو از ک.یر کلفت نترسون...لپتاپم رو می یارم...
- اونم روشن نشده هک میشه خانوم...
- نامرده هرکی نکنه...